سپنتاسپنتا، تا این لحظه: 10 سال و 7 ماه و 5 روز سن داره

رویای پاک سپنتا

يلدايي ...

1393/9/30 22:30
661 بازدید
اشتراک گذاری

 شب یلدا آخرین شب پاییزی هم رسید و  به قول یه ضرب ​المثل جوجه رو آخر پاییز می شمارند و من هم جوجه هامو شمردم هر چی شمردم دیدم یه جوجه بیشتر ندارم یه جوجه کاکل به سر یه جوجه مو فرفری زبر و زرنگ، یه جوجه ای که آدم دلش میخواد پیشی بشه و بخوردتش ... یلدات مبارک جوجه من...

امسال شب یلدا دعوت شدیم خونه شیوا جان یکی از دوستام و خیلی هم بهمون خوش گذشت مخصوصا به شما که خاله شیوا حسابی هواتو داشت و اختیار تام داده بود که هر کاری دلت میخواد بکنی و هیچکس هم نتونه بهت چیزی بگه یه کمی مامی بخاطر شیطنت ها و خرابکاریهات خجالت کشید .... تمام میوه ها شون رو دهنی کردی کلی تخمه ریختی زمین و به همه جای خونه شون سرک کشیدی ....بهتره دیگه نگم، خوب چیکار می شد کرد جوجه ای دیگه یه جوجه بلا...

راستی تا یادم نرفته بگم که چند تا از اعضای بدنت رو می شناسی و وقتی ما بهت میگم:

گوش هات کو: گوش هاتو نشون میدی

موهات کو: موهات می کشی

دندان هات  نشون بده: انگشت می کنی توی دهنت

لپ هات کجاست: با دست می کوبی توی گونه های خوشگلت

لبات کو: لباتو محکم باز و بسته می کنی

و کلی ما رو سر ذوق میاری و باید مچاله شدن تو بغل ما رو تحمل کنی...

و اينبار انار... با رسیدن فصل این میوه توی اولویت اولت قرار گرفته و دونه دونه بین انگشتهای کوچولو میرن به طرف شکم آقا سپنتا

 

سرانجام 12 دی ماه موهای سپنتا برای اولین بار کوتاه شد بعد از کلی دل دل کردن و شنیدن نظرات بقیه به این نتیجه رسیدم که باید کوتاه بشن اون موهای فرفریت و چون به هیچ عنوان آروم و قرار نداری تصمیم گرفتیم این کار و تو خونه انجام بدیم و  خاله سحر شد اولین ارایشگر شما و یه کمی بهت سرو سامان داد البته اولش تونستیم با کلی کلک و  نشون دادن فیلمهای خودت آروم نگه ات داریم اما آخرهای کار دیگه حوصله ات از یکجا نشستن سر رفته بود و کلی کارمون رو سخت کردی ... مبارک باشه پسملی من انشا... آرایشگاه رفتن دامادیت, البته ببین زیاد هم تغییرنکردی ها ...

روزهای تو همینجور پشت سر هم میان و میرن بدون اینکه توی این زمستون برف و بارونی بیاد و هنوز لذت تماشا کردن و بازی کردن تو برف نصیبت نشده ...

خدا کنه که آسمون، زمین رو فراموش نکنه

دل خودش سیاه شده زمین رو دلگیر نکنه

یادش نره بهار میاد گلها رو از ما نگیره

برف بازی و خنده هاشو از بچه ها نگیره

ساختن آدم برفی رو به نقاشیها نکشه

زیر برف قدم زدن رو به رویاها نکشه

خدا کنه آسمون دوباره برف بباره

زمین و خاک و گل رو به خنده وابداره 

آقا سپنتا در حال تعمیر ....

ترس سپنتا از حيوانات خشك شده در بازدید از موزه حیات وحش هفت چنار

دوست دارم سپنتاااااااااا

پسندها (1)

نظرات (1)

مامانی امیرحسین جونی
8 خرداد 94 5:56
کوتاهی موهات مبارک سپنتا جونی
سپیده ماماي سپنتا
پاسخ
مرسی خاله جونی ...