سپنتاسپنتا، تا این لحظه: 10 سال و 7 ماه و 21 روز سن داره

رویای پاک سپنتا

با ما به از این باش...

1392/5/18 2:45
232 بازدید
اشتراک گذاری

شازده پسر ناقلا امروز رفتیم سونوگرافی تا ببینیم تو چه وضعیتی هستی وقتی خانم دکتر داشت اوضاع و احوالتو بررسی میکرد خیلی آقا شده بودی و سربه زیر، اصلا هیچ حرکتی از خودت نشون ندادی انگار نه انگار که چند دقیقه پیش که تو نوبت نشسته بودم جنابعالی نبودید که شیلنگ تخته مینداختید، وروجک اونجای که باید یه تکونی به خودت بدی مظلوم میشی   آخه مامانی باید حرکت میکردی تا وضعیت تنفسیتم مشخص میشد ولی اصلا به روی خودت نیوردی هر چی ما از اینطرف به اونطرف شدیم نشستیم بلند شدیم در خونتون زدیم، از پشت در نازتون کردیم، فایده ای نداشت جوجوی ما سرشو کرده بود زیر بال هاشو و تکون نمی خورد در نهایت مجبور شدم برم بیرون و با بابا سعید قدمی بزنم و یه آبمیوه شیرین بخورم تا شاید حوصلتون سر جاش بیاد و با ما همکاری کنید تازه رفتیم برات لباس هم خریدم تا راضی بشی...

وقتی داشتیم خرید میکردم خوشت اومد و شروع کردی به ورجه ورجه ما هم زود رفتیم پیش دکتر اما دریغا که شما از ما زرنگ تر بودی و دوباره ما رو سرکار گذاشتی دیگه نا امید شده بودیم که هی یه تکونی به خودت دادی و همچین بگی نگی خانم دکتر رو راضی کردی البته خیلی کم و کوچولو. در هر صورت با توجه به نوع همکاریتون اوضاع بدک نبود....

35 هفته و 4 روز با وزن 2340 گرم و ضربان قلب 127 تا

پسملی شیطون وقتی رسیدم خونه تازه شروع کردی به کاراته بازی ...  باشه هر کاری دلت میخواد بکن  بقول بابا سعید چهار دیواری اختیاری

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (0)